روزي پيامبر(ص) شيطان را در مسجد الحرام ديد، پيش او رفت و گفت: «اي
نفرين شده، چرا ناراحتي؟».
شيطان گفت: «از دست تو و امت تو ناراحتم».
حضرت فرمود:«چرا از من ناراحتي؟»
شيطان گفت: «چون اين همه تلاش ميكنم كه مردم را گمراه كنم،ولي تو در
قيامت از آنها شفاعت ميكني و تمام زحمات مرا به هدر ميدهي،به همين جهت
با تو دشمنم و از تو بدم ميايد».
حضرت فرمود: «از دست امتم چرا ناراحتي؟»
شيطان گفت: امت تو خصوصياتي دارند كه امتهاي ديگر ندارند:
اول: وقتي به هم ميرسند،سلام ميكنند؛سلامي كه اسم خداست و من از اين اسم ميترسم.
ادامه مطلب
[ جمعه 25 فروردين 1391برچسب:دین ومذهب,
] [ 10:22 ] [ رویاحسینی زاده ][